گویی هنوز این نقد بر نظام فعلی ما، پس از گذشت سالها، همچنان وارد است. جلال چنین مینویسد: «گرچه، چوبهای ناظم شکسته بود اما ترس دانش آموز از من که مدیر باشم و از ناظم و از مدرسه و از تنبیه سالم مانده بود. و چه وحشتی! میدیدم که این مردان آینده در این کلاسها و امتحانها، آنقدر خواهند ترسید و مغزها و اعصابشان را آنقدر به وحشت خواهد انداخت، که وقتی دیپلمه شوند یا لیسانسه، اصلاً آدم نوع جدیدی خواهند شد.آدمی انباشته از وحشت! انبانی از ترس و دلهره، یک ورقه دیپلم یا لیسانس؛ یعنی تصدیق اینکه صاحب این ورقه، 12یا 15 سال تمام و هرسال 4بار یا 10 بار (امتحان) در فشار ترس قرارگرفته و قدرت محرکش ترس است و ترس و ترس.»
نظام آموزشی ما سالهاست که از سوی صاحبنظران این حوزه نقد و بررسی میشود و هر یک از دیدگاهی و براساس مبنایی به نقد نظام آموزشی پرداختهاند.
یکی از مؤلفههای نظام آموزشی که بسیار مورد واکاوی و نقد قرار گرفته، مؤلفه ارزشیابی تحصیلی است و یکی از انتقادات جدی که بر آن نظام وارد شده و میشود، خشونت پنهان و آشکار آن است. یعنی همان چیزی که جلال آلاحمد سنجیده و هوشمندانه به آن اشاره کرده و به خوبی نتایج اجتماعی آن را به تصویر کشیده است.
تاکنون نقدهای دیگری از این دست بر نظام ارزشیابی وارد شده است. از این نقدها، کم و بیش همه معلمان آگاهند و آنها را از نزدیک مشاهده کردهاند و در این نوشتار مختصر، مجال پرداختن به آنها نیست. گرچه بیان این نقدها لازم است اما کافی نیست. کافی آن است که بر این ضعفها چارهای مؤثر اندیشیده شود.
ارزشیابی کیفی توصیفی تلاش دارد که پاسخگوی برخی از این کاستیها و نقدها باشد.
یکی از اهداف و شعارهای الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی «آرامش خاطر مسافر سبب یادگیری» است. این الگو با این جهتگیری میتواند در راستای فراهم کردن محیطی خالی از فشار و استرس، مؤثر باشد. کاهش نقش امتحانات پایانی در جریان ارزشیابی و حذف نمره، باعث کاهش خشونت، تحقیر و سرزنش و توهین دانشآموزان شده است. مشاهدات نشان داده است که دانشآموزان، به سبب کسب نمرههای کمتر از انتظار، تحت فشار و حتی تنبیه والدین و معلمان قرار میگیرند.
تحقیر، توبیخ و سرزنشهای افراطی دانشآموزان، به سبب انعکاس مبهم و نادرست نتایج عملکرد تحصیلی، از رخدادهای رایج در مدارس است که میتوان آن را از مصادیق کودکآزاری عاطفی دانست. ارزشیابی کیفی توصیفی با حذف حاکمیت ارزشیابی پایانی در تعیین ارتقای دانشآموزان و کاهش فضای رقابتی در مدرسه، مانع ایجاد آسیبهای روانی میشود. دانشآموزانی که در فضای یادگیری با الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی زندگی میکنند به اضطراب امتحان دچار نمیشوند و اعتماد به نفس بیشتری دارند.
برخی مشاهدات نشان داده است که دانشآموزان در کلاسهایی که در آنها ارزشیابی کیفی توصیفی اجرا میشود، توانایی ابراز وجود بیشتری دارند و مشارکت جویی، تعامل با همکلاسیها و با معلمان را از خود نشان دادهاند. بر این اساس، این الگو نیاز به امنیت، نیاز به ابراز وجود و نیاز به تعلق گروهی دانشآموزان را مورد توجه قرارداده است.
یکی دیگر از شعارهای اساسی ارزشیابی کیفی توصیفی«ارزشیابی در خدمت یادگیری» و یا «ارزشیابی برای یادگیری بهتر» است. بیتردید یادگیری با کیفیت از حقوق مهم دانشآموزان است. در این راستا، ارزشیابی کیفی توصیفی، با تغییر تأکید از ارزشیابی پایانی به ارزشیابی تکوینی در راه بهبود یادگیری دانشآموزان قدم گذاشته است.
نتیجه تغییر رویکرد ارزشیابی از پایانی به تکوینی تغییر رابطه معلم با دانشآموزان نیز است. به این صورت که معلم در رویکرد تکوینی روبهروی دانشآموزان قرار ندارد تا در بزنگاههای معین (اوقات امتحان) از دانشآموزان درخصوص ضعفهایشان، مچگیری کند، بلکه در این رویکرد لازم است معلم همسفر دانشآموزان باشد. او باید درکنار دانشآموزان، آنها را به سوی مقاصد آموزشی و تربیتی هدایت کند. تغییر رویکرد ارزشیابی از پایانی به تکوینی به افزایش تعامل بین دانشآموزان و معلم نیز منجر خواهد شد و محور این تعامل بازخوردهایی است که بین آنها برای بهبود یادگیری مبادله میشود.
در این فرآیند معلم حامی و یاور دانشآموزان در محیط یادگیری است. به سخن دیگر نقش حمایتی معلم در کلاس افزایش مییابد. بیشک ایجاد چنین فضای حمایتی در کلاس درس باید به بهبود یادگیری دانشآموزان منجر شود.
از اینرو، این الگو بنا بر دلایل یادشده، با اصول اساسی اخلاقی، مانند عدالت، انصاف و احسان سازگارتر است و در راستای ایجاد فضای اخلاقی در مدرسه گام بر میدارد. بنابراین، اجرای این رویکرد در کلاس، صرفنظر از وظایف شغلی امری اخلاقی و خداپسندانه است و احساس رضایت درونی و شغلی را در پی دارد.
در نظام ارزشیابی تحصیلی گذشته، خطای ذهنی مهمی صورت گرفت. این خطا عبارت بود از برابر گرفتن امتحان با ارزشیابی تحصیلی و ابزار به مثابه کل فرآیند و جریان تلقی میشد. حتی بخشهایی از ادارات آموزش و پرورش که مسئولیت ارزشیابی تحصیلی را بر عهده داشتند، دایره امتحانات یا اداره امتحانات نام میگرفتند و آییننامههای مربوط با عنوان «آییننامه امتحانات» ابلاغ میشد. درحالی که امتحان، بهویژه نوع کتبی آن، تنها روشی برای جمعآوری اطلاعات و یا اندازهگیری پیشرفت یادگیری دانشآموز بود.
حال در جریان تحول در نظام ارزشیابی تحصیلی و استفاده از روشهای جدید، این امکان وجود دارد که این خطا دوباره رخ دهد. یعنی تصور شود که ارزشیابی کیفی توصیفی یعنی صرفاً ابزار جمع آوری اطلاعات، یعنی پوشه کار، فهرست وارسی و یا حتی کارنامه توصیفی.
در حالی که اینها تنها ابزارند و روح ارزشیابی همانا در گامهای دیگر و در مفهوم پویایی و رشد دهنده بودن و همراهی و همیاری ارزشیابی با یادگیری است.
بنابر این، باید به جد مراقب بود که این خطای ذهنی دوباره در ذهن کارگزاران نظام آموزشی صورت نپذیرد. تحقق این هدف از یک سو، مستلزم مراقبت از روند توسعه و استقرار این رویکرد در نظام آموزشی است و از سوی دیگر، نیازمند اهمیت یافتن معلم و آمادگی او برای پذیرش تحول و نوآوری است. لذا، این نوآوری باید عمیق و دقیق در دل و ذهن معلم جای گیرد. این امر نیز نیازمند توسعه کمی و کیفی آموزش معلمان و دیگر نیروهای شریک و سهیم در گسترش این رویکرد است. در این صورت، میتوان به موفقیت این نوآوری امید بست، به گونهای که به درستی اشاعه یافته و در نظام آموزشی مستقر شود.
تحقیق آماده!
یاد دوره دانشجویی بخیر؛ چه خوب بود و پر خاطره. روزهای امتحان و چند خروار کتاب و تحقیق و همه چیزهای دخیل در نمره و آزمون که برای بعضی از آنها کلی دوندگی میکردیم و با وجود امکانات کم باید همه را به نحو احسن به اساتید محترم تحویل میدادیم؛ کتاب بازار سیاهی و کلی دردسرهای دیگر برای رفع و رجوع چند ماهی به اسم یک ترم! خلاصه دوره ما که چیزی نزدیک به عهد دقیانوس بود تمام شد.آن موقعها نه استفاده از اینترنت و آن ترنت! خیلی مرسوم بود و نه کپی برداری از مطالب دیگران! اما پژوهش و دانش آموزی در عصر جدید گاهی به شیوه فناوری و سرقتهای مودبانه حاصل میشود و نه تنها کسی از آن ابایی ندارد بلکه در هر دکان که بروید مبتکرین انواع مختلف دستاوردهای پژوهشی را در اختیارتان میگذارند. حتی بدون دقت نظر هم میتوان پشت شیشه بعضی پایگاههای اینترنتی یک آگهی را دید که روی آن نوشته: تحقیق در همه رشتهها موجود است!!!
به هر حال خیلی راحت میتوان تفاوت دانشجویی عهد چپق اول را با عصر فرافناوری متوجه شد. دیگر نیازی نیست دانشجو برود دنبال درس و کتابت! وقتی میتواند این قدر راحت به هر گونه حاصل جمعی دست پیدا کند!!!